در گنج یابی و دفینه یابی باید اطلاعات فرد درباره انواع لایه های خاک و لایه شناسی بسیار زیاد باشد تا بتواند به هدف نزدیک شود . چرا که شناسایی نوع خاک دفینه بسیار موثر است. بررسی سطحی و تشخیص لایه های متفاوت خاک شرط اصلی میباشد . در دفینه یابی و باستان شناسی قبل از انجام هرگونه حفاری باید بررسی های سطحی را انجام داد و یافته های خود را ارزشگذاری نمود.انسانها بر روی خاکهایی که زندگی می کنند آگاهانه و یا به طور طبیعی رد و نشانه هایی می گذارند.هر نوع تغییر بر روی طبیعت دست نخورده یک نوع رد و نشانه و یا لایه هایی به وجود می آورد.این لایه ها که به وسیله انسانها به وجود می آید اگر کمی دقت کنیم بعد از گذر صدها و یا هزاران سال قابل شناسایی هستند.این تفاوتها به شکلهای قاب فهم زیر معنا می شوند.
خاک در دفینه یابی
بر روی سطح خاکهایی که از حالت طبیعی خود خارج شده اند که در دفینه یابی و باستان شناسی به خاکهای دستی معروف هستند طول گیاه رشد کرده ضخامت ساقه و ضخامت ریشه ها نسبت به لایه طبیعی و و دست نخورده متفاوت است نرم است و به راحتی کنده می شود.همچنین بر روی سطح صخره ها و یا سنگهایی که از طرف انسانها به اصطلاح دست خورده است اگر بر روی سطح صخره ها خزه ای رشد کرده باشد لایه خزه نسبت به اطرافش کمرنگتر و جوانتر است (حتما توجه شود) .
در گور دخمه ها و بعضی از دفینه هایی که در درون صخره ها ساخته شده اند باید به دقت لایه متفاوت را شناسایی نمود که در این جاها در اطراف صخره ورودی پلمپ شده یک لایه کرم رنگ و یا مایل به سبز به وجود می آید (حتما توجه شود) دوستان همانطور که در قسمت پست حفار خوب عرض کردم یکی از مهمترین ویژگیهای حفار خوب دقت و نگاه دقیق به کوچکترین چیزها بود .
خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415
برچسبها: خاکنقش خاکباستان شناسیدفینه یابیگنج یابی
خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415
برچسبها: کوروش کبیر : حضرت ذوالقرنینتاریخ ایرانباستان شناسی
روستای کنارصندل در فاصله حدود پنج کیلومتری غرب شهر عنبرآباد و 30 کیلومتری جنوب شهر جیرفت واقع شده است که کاوشهای باستان شناختی در محوطهی باستانی کنار صندل به سرپرستی “یوسف مجیدزاده” در تپههای جنوبی و شمالی کنارصندل، گورستان محطوط آباد در 800 متری شرق تپه جنوبی و گورستان قلعه کوچک در چهار کیلومتری شمال غرب روستای کنار صندل در روستای قلعه کوچک انجام شد.
بر پایه کاوشهای باستان شناختی، حوزه فرهنگی هلیل رود به طور کلی در طول هزارهی سوم از شکوفایی و رونق بسیار زیادی برخوردار بوده است چنان که در محدوده این شهرستان بقایای یکی از نخستین شهرهای ساخته شده به دست بشر با تمام ویژگیهای یک شهر آن چنان که در ادبیات باستانشناسی مطرح است، شناسایی شده است و محدوده این شهر به طور دقیق مطابق است با روستای کنارصندل امروزی که در فاصله حدود پنج کیلومتری غرب شهر عنبرآباد و 30 کیلومتری جنوب شهر جیرفت واقع است.
پس از شش فصل پژوهش باستانشناسی میتوان چنین گفت که به نظر میرسد در طول هزاره سوم پیش از میلاد دو تپه جنوبی و شمالی کنارصندل، بخشهایی از شهر بزرگی به وسعت تقریبی دو تا سه کیلومتر بودهاند، شهر حدود 800 متر از محل کنار صندل جنوبی در جهت شرق تا بستر کنونی هلیلرود و 1400 متر به سمت شمال تا کنار صندل شمالی کشیده شده بود، همچنین وجود قطعات سفال نشان میدهد که شهر دست کم 800 متر به سمت غرب، یعنی تا ساحل بستر باستانی هلیل رود و دست کم 500 متر در جهت جنوب امتداد داشته است.
تپه جنوبی کنار صندل: این تپهای است تقریبا بیضی شکل که حدود 21 متر از سطح زمینهای اطراف بلندی دارد، این تپه را بقایای سازهی غول آسایی میدانند که بر بالای تپه باستانی کهنتری ساخته شده و به احتمال زیاد بارویی به عرض حدود 11 متر آن را در میان گرفته بود.
زمانی این دژ با 25 تا 26 متر ارتفاع نسبت به زمینهای پیرامون در قلب شهر بزرگی قد برافراشته بود، در ادامه کاوشها در دامنه غربی تپه یک فضای راست گوشهای در ابعاد حدود 25 متر مربع به دست آمد که در دیوار خشتی جنوبی آن در درون فرو رفتگی تاقچه مانندی نقش برجستهای آشکار شد، این نقش برجسته که ارتفاع 115 سانتمیتر از آن بر جای مانده است از انتهای دامن که تا زیر زانو را پوشانده شروع شده و از سینه به بالای آن از میان رفته است بالا تنه آن که متعلق به یک مرد است که برهنه بوده که با رنگ زرد رنگآمیزی شده است، زمینه دامن وی نیز با رنگ قرمز رنگآمیزی شده و چند ردیف موازی شامل مثلثهای توپر به رنگ سیاه در فواصل منظم بر این زمینه ترسیم شده است که در واقع نقش و نگار آن را تشکیل میدهند.
در فاصله حدود 120 متری شرق تپه یک زباله دانی بزرگ آشکار شد که از این زبالهدانی تاکنون بیش از 300 اثر مهر به دست آمده است که به نظر میرسد این اثر مهرها در ارتباط با تامین امنیت محتویات کیسههای کوچک، سبدهای کوچک و دیگر ظروف کوچک بودهاند، این مدارک مهرسازی بر روابط تنگاتنگ این منطقه با فرهنگهای همزمان عصر مفرغ در میان رودان، دره سند و آسیای مرکزی اشاره دارند، تنوع موجود در هنر مهرسازی حکایت از این دارد که کنار صندل جنوبی در مرکز شبکه فعالی از تجارت راه دور قرار داشته است.
در فاصله حدود 550 متری شرق تپه جنوبی در فصلهای نخست کاوش بقایای کوره و مقادیر زیادی سرباره و قطعات فراوان مفرغ از کارگاههای صنعتی نشان داشت اما با گسترش کاوش در این بخش تعداد کورهها و ابزار و اشیای فلزی نیز افزایش یافت که این خبر از وجود یک منطقه صنعتی میداد.
الواح: یکی از مهمترین یافتههای باستانشناختی لوحهایی است که روی آنها کتیبههایی ایجاد شده است، نخستین بار در فصل دوم کاوشها در میان آثار مهر به دست آمده بر روی یک اثر مهر نشانههایی از یک خط شناسایی شد اما به دلیل ابعاد بسیار کوچکش قابل تشخیص نبود، در فصل سوم در تپه جنوبی تقریبا در کف راهروی ورودی قطعهای از یک آجر کتیبهدار به دست آمد که این کتیبه از جهتهای گوناگون اهمیت فراوان دارد.
میان پژوهشگران درباره این کتیبه اختلاف نظر وجود دارد برخی آن را آغاز ایلامی (این خط در حدود 2900 پیش از میلاد در شوش پدیدار شد و از طریق راههای بازرگانی به سرعت گسترش یافت که این خط اساسا خطی تصویری است که در آن هر تصویر معادل یک کلمه )دانسته و برخی دیگر آن را خط ایلامی نوشتاری (همهی نوشتههایی که از این خط بر جای ماندهاند از آن یک شاه ایلامی هستند به نام کوتیک، اینشوشینک هستند که در حدود سال 2250 پیش از میلاد در تمدن ایلام فرمانروایی داشته است و پس از مرگ فرمانروای یاد شده منسوخ شد) میدانند. مجیدزاده در این زمینه عقیده دارد: اگر ما در مورد وجود خط اصطلاحاً ایلامی نوشتاری در جیرفت اتفاق رأی داشته باشیم، باید بپذیریم که در حوزهی هلیل با نسخه کهنتری روبرو شدهایم که سیصد تا چهار صد سال کهنتر از کتیبههای ایلامی نوشتاری به دست آمده در ایلام است.
تپه شمالی کنار صندل: کاوشهای باستانشناختی صورت گرفته مشخص کرد که در این تپه دو سکوی غیرهمسطح وجود دارد که سکوی زیرین به نام سکوی اول و سکوی بالایی به نام سکوی دوم شناخته شد، در فصل چهارم کاوش پیگردی در ضلع شرقی تپه منجر به آشکار شدن بر دیواری شد که با تداوم پیگردی به مرور سراسر ضلع شرقی سکوی دوم هویدا شد.
بر روی این ضلع چهار برج راست گوشه به طول هشت و عرض چهار متر قرار گرفته است، فاصله برجها از یکدیگر بین 17 تا 19 متر است، ارتفاع باقیمانده برجها و سکو در بخشهای مختلف متفاوت بود، بیشترین ارتفاع باقیمانده به حدود سه و نیم متر میرسید که با توجه به آثار باقیمانده به نظر میرسد بلندی اولیه سکوی دوم بیش از 10 متر بوده است.
سال 1384 اقدام به بازسازی بخشی از این سکو با توجه به شواهد به دست آمده شد، سکوی اول نیز با توجه به شواهد موجود حدود چهار متر بلندی داشته است، در گوشهی شمال غربی و زیر سکوی دوم فضاهای معماری به دست آمد که حاکی از وجود استقرارهای قدیمتر است از مشاهده آثار و بقایای دو سکوی باقیمانده میتوان گفت اندازه هر ضلع در سکوی اول یا سکوی زیرین در حدود 220 متر و در سکوی دوم در حدود 120 متر برآورد میشود، دو سکوی یاد شده به صورت مطبق بوده و بر روی هم قرار میگرفتهاند که این حالت مطبق بودن بنا در عکس هوایی به خوبی مشاهده میشود.
در بخش فوقانی سکوی دوم آثار کوزههای دوره اسلامی دیده میشود که در زمان احداث موجب تخریب سکوی احتمالی سوم شده است که مجیدزاده این آثار را بقایای یک بنای بزرگ مذهبی و مربوط به اواخر هزاره سوم پیش از میلاد میداند، هر چند تاریخگذاری قطعی بنا جای تأمل دارد اما با توجه به مواد فرهنگی بدست آمده نظیر قطعه سفالهای فراوانی که در کاوش بخشهای مختلف تپه به دست آمد میتوان گفت سفال تپه شمالی به لحاظ مشخصات ظاهری چون فرم و نقش متفاوت از سفال تپه جنوبی است، وجود قطعه سفالهای شاخص و شناخته شده دوره تاریخی حوزه که در کاوشهای باستانشناسی تپه شمالی کنار صندل به دست آمده است، احتمال تعلق این سازه عظیم را به عنوان یک بنای بزرگ مذهبی به دورههای تاریخی مطرح میکند.
دوره نخست استقرار در مطوط آباد: در محوطه باستانی مطوط آباد با وسعتی بیش از هشت هکتار در فاصله حدود سه کیلومتری جنوب غربی شهر عنبرآباد و در بستر کنونی تا کناره غربی هلیل رود قرار دارد. این محوطه همچنین در فاصله حدود 800 متری شرق تپه جنوبی کنارصندل قرار دارد و دارای دو دوره فرهنگی است.
طی این کاوشها که البته هنوز به اصطلاح باستانشناسان به “خاک بکر” (سطحی که نخستین استقرارهای انسانی و لایه فرهنگی از آن آغاز میشود و زیر آن دیگر هیچ مادهی فرهنگی وجود ندارد) نرسیدهاند در زیر لایه گورستانی متعلق به هزاره سوم پیش از میلاد یک لایهی استقراری متعلق به هزارهی چهارم پیش از میلاد شناسایی شد.
از مطالعه مواد فرهنگی این محوطه به دست آمده این نتیجه حاصل میشود که در هزاره چهارم پیش از میلاد حوزه فرهنگی هلیل رود با برخورداری از مراکز فرهنگی با تمدنهای همزمان خود در غرب(استانهای فارس و خوزستان) و مناطق دوردستتری مانند میان رودان در ارتباط فرهنگی – تجاری بوده و شبکههای بزرگی از تجارت و بازرگانی کالا را برقرار کرده بودند.
دوره دوم مطوط آباد(گورستان عصر مفرغ): روی لایههای استقراری عصر مس در دوره بعد یعنی عصر مفرغ، گورستانی ایجاد شد که به واسطه شباهت آثار به دست آمده از این گورستان با آثار به دست آمده از حفاریهای علمی تپه کنار صندل جنوبی میتوان آن را به استقرار بزرگ شهرنشینی عصر مفرغ کنار صندل نسبت داد.
در واقع در بسیاری از بخشهای ایران در این دوره بود که گورستانهای بزرگ و متمرکز بیرون از محلهای استقراری شکل گرفتند تا پیش از این اجساد زیر کف منازل مسکونی و یا در محدوده روستا دفن میشدند، بخش بزرگی از این گورستان را غارتگران میراث فرهنگی به ویرانی کامل کشیدهاند و صدها گودال در آن حفر کردهاند، کاوش در این گورستان به امید یافتن قطعات استخوان و دانههای ریزی که از چشم غارتگران پنهان مانده بود، آغاز شد و نتیجههای بسیار موفقیتآمیزی از جمله دهها مهرهی گردبند از سنگ لاجورد، فیروزه و طلا، قطعاتی از ظروف و مجسمههای مفرغی، قطعاتی از ظروف تزیینی از سنگ کلریت به دست آمد.
دستیابی به این قطعات در مطالعات باستانشناختی این حوزهی فرهنگی اهمیت فراونی دارد و پاسخی است به آنهایی که در نوشتههای خود در انتصاب و تعلق ظروف بازیافتی به گورستانهای پیش از تاریخی و محوطههای باستانی جیرفت تردیدهایی ابزار داشتهاند.
خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415
برچسبها: محوطه باستان شناسی کنارصندلباستان شناسیآثار با ارزشتپه ها
سنگ نوشته آشوری یا نقش برجسته گلگل یکی از مهمترین آثار تاریخی استان ایلام است که در 8 کیلومتری شهر ملکشاهی و بر دیوار شرقی تنگ کوچکی که روستای گل گل در فاصله 25 کیلومتری شهر ایلام در دهانه آن استقرار یافته، قرار دارد. این سنگ نوشته مربوط به زمان آشور بانیپال؛ پادشاه مقتدر آشوری بوده و یادگاری از حمله و تصرف این منطقه توسط سلسله آشوری در هزارههای قبل از میلاد است. شکل عمومی کتیه یک مستطیل به ابعاد 135×90 سانتیمتر است که در وسط آن نقش نیمرخ و تمام قد پادشاه آشوری به صورت برجسته قرار دارد که کلاهی مخروطی و ردایی بلند تا روی پاها بر تن دارد و شمشیری حمایل به نشانه قدرت، در دست دارد. در پشت سر این شخص تصویری از هلال ماه دیده میشود که احتمالاً نماد خدایان و الهههای آسمانی میباشد که به حمایت از پادشاه آشوری برخاسته و به او کمک نمودند تا در جنگ پیروز شده و قلمروی کاسیها (ایلام و لرستان) را فتح نمایند.
این سنگ نوشته آشوری در سال 1973 میلادی توسط آقای واندنبرگ ترجمه شده است.
خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415
برچسبها: نقش برجسته گلگلسنگ نوشته هاکتیبه هاباستان شناسیسنگ نوشته آشوری
رازليق تابع شهرستان سراب است و از شمال به كوه سبلان محدود مي شود در اين محل در بستر رودخانه پسلر سنگ نوشته اي وجود دارد كه به سنگ نبشته رازليق معروف است براي رسيدن به پاي كتيبه ابتدا بايد به رازليق رفت از رازليق بايد راهي روستايه ديزهج سفيا شد سنگ نوشته در كنار اين روستا (ضلع شمال غربي) در كوه زاغالان بر روي صخره اي مرتفع وقاع شده است.
كتيبه رازليق بر صخره اي از كوه زاغان واقع در 12 كيلومتري شمال سراب در ناحيه رازليق كنده شده است.ابعاد اين سنگ نبشته 80 در 120 سانتي متر است و متن آن 16 سطر است.اين سنگ نبشته مربوط به آرگيشتي دوم (685-730 ق.م) پادشاه اورارتو و به مناسبت پيروزي درجنگ و تسخير سرزمينهاي آرهوفشولو، بوقو، گيردو، گيتوهاني، توايشدو، روتومني، نوشته شده است.
خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415
برچسبها: سنگ نوشته رازلیقسنگ نوشته هاکتیبه هاباستان شناسی
میل آجری کرات از آثار دوران سلجوقی است و در سر راه کاروانها قرار داشته که از ایالات قهستان به سمت شرق در حرکت بوده و این میل علامتی بوده برای راهنمایی کاروانها و مسافران تجاری و بازرگانی. شکل ظاهری مطّبق این مناره، با دیگر منارهها مقداری تفاوت دارد و بسیار شبیه مناره جام در شرق شهر هرات است. میل کرات دارای ۲۵ متر ارتفاع و 20 متر محیط قاعده است و دارای ساختار دو قسمتی میباشد، به طوری که بخش تحتانی 8 ضلعی و بخش فوقانی آن استوانه است.قسمتهای فوقانی میل کرات با ارتفاع حدود 10 متر به شکل استوانه است که قدری کج شده است. آجر کاری و نقوش هندسی آجری هنوز روی این میل مشخص است.
از جمله تزیینات معماری این میل می توان به وجود (شرفه) گره چینیهای آجری و بقایایی از یک کتیبه معقلی اشاره کرد. ویژگیهای این بنای تاریخی اسلوب معماری دوره سلجوقی را به همراه دارد.در اطراف میل آثار آبادی نمایان است و سفالهای اطراف آن تمدن دوره سلجوقی و بعد را نشان میدهد. بنا تماماً از آجر با ملات ماسه و گچ ساخته شده است.در بخش انتهایی این میل بقایای مرسوم به شرفه نمایان است و قسمتهایی از تزیینات زیر شرفه و پایههای چوبی آن هنوز باقی مانده است. از جبهه غربی میل درگاهی باز است که برای دسترسی به روی شرفه استفاده میشده است. کتیبه آجری آن به خط کوفی قابل خواندن نیست اما معماری آن به سبک دوره سلجوقی میباشد.صدها سال پیش این مناره بر اثر یک زمینلرزه کج شد، اما به جز بخش بالایی، هنوز پابرجاست. این بنا که حتی با چنین انحرافی توانسته سالها برجای بماند، نشان از تواناییهای مهندسی و معماری ایرانیان دارد.
خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415
برچسبها: آثار شناسی,نشانه گنجمیل آجری کراتباستان شناسی
یافتههای باستانشناختی و گنج یابی
برخی از دستهبندیهای یافتهها در محوطههای باستانشناختی[۱]:
دستساخته artifact |
آنچه بشر ساخته یا شکل داده یا از آن استفاده کرده است، از نوع اشیا، سازهها، وسایل، بافتها، آرایهها، سفالینهها، سلاحها و آثار هنری. هر دستساختهای که از مواد آلی ساخته شده است، مانند چوب، استخوان، عاج، شاخ را دستساختهٔ آلی میگویند. هر شیء طبیعی که در ظاهر شبیه به ابزار ساختهٔ دست بشر باشد دستساختهنما pseudo-artifact نامیده میشود. مشخصهٔ غیرقابلتغییر یا متغیر مستقل یک دستساختهٔ معین، شاخصهٔ دستساخته artifact attribute نام دارد. گروهی از دستساختهها که در بسیاری ویژگیهای ذاتی اشتراک داشته باشد یک گونهٔ دستساخته را تشکیل میدهند. |
---|---|
بومساخته ecofact |
هرگونه بقایای جانوری یا گیاهی یافتشده از یک محوطهٔ باستانی که هیچگونه تغییر ناشی از فناوری در آن وجود نداشته باشد، اما بر نوعی ارتباط فرهنگی دلالت کند بومساخته نام دارد. هرگونه بومساخته با منشأ زیستی، مانند چوب و استخوان و عاج و گروههای گیاهی را بومساختههای آلی و هرگونه بومساخته که فاقد منشأ زیستشناختی باشد، شامل خاک و مواد معدنی و نظایر آن را بومساختههای معدنی مینامند.
هرگونه بومساختهای، شامل نمونههای میکروسکوپی که از گیاهان به جا مانده باشد، مانند هاگها و گَردهها یا نمونههای ماکروسکوپی مانند بذرها و تخمها و هستهها و بقایای چوب و شاخ و برگها تشکیل گیابومساختهها floral ecofacts را میدهند. |
پدیدار feature |
عنصری در یک محوطهٔ باستانی یا هر واحد باستانشناختی مجزا که ساختار یا لایه یا دستساختهٔ مستقلی به شمار نمیآید و نمیتوان آن را جابهجا کرد، نظیر چاهها، جویها، و دیوارها، پدیدار نامیده میشود. |
زمینساخته geofact |
هرگونه مادهٔ کانی یا سنگ معدنی که در محوطهٔ باستانی به دست میآید و نشاندهندهٔ امکان وجود لایههای معدنی در نزدیکی محوطه است. |
باورساخته ideofact |
هر یافتهٔ باستانشناختی ناشی از فعالیتهای عقیدتی انسان در گذشته. |
شأنساخته sociofact |
شیء یا نمادی باستانشناختی، حاصل کنشهای اجتماعی انسان، که مرتبهٔ اجتماعی کاربران آن را نشان میدهد. |
فنساخته technofact |
دستساختهای برای فعالیتهای عملی، مانند تهیهٔ غذا و پناهگاه و دفاع، که حاصل فعالیتهای فنّاورانه است |
خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415
برچسبها: یافتههای باستانشناختی و گنج یابیدست ساخته هاباستان شناسی
در زمانهاي قديم كه چيزي به نام بتون وجود نداشت ، براي ساختن جاهاي مستحكم از موادي به نام ساروج استفاده مي شد. امروزه به اشتباه مردم فكر ميكنند كه ساروج براي نگهداري عتيقه بوده است در صورتي كه اينطور نيست.
ساروج براي پل سازي ، ساخت قلعه هاي محكم ، سد سازي ، و راه براي آب و نگهداري عتيقه و بسياري از اين مواري استفاده مي شده است.
ساروج انواع مختلف دارد كه محكمترين آن به ترتيب از ساروج سياه شروع ميشود و بعد از آن ساروج سفيد و ساروج طوسي و ساروج كرم است. بعضي از ساروجها با موادي بنام سيلكس و بعضي با سرب و مس ذوب شده درست مي شدند. اينها استقامت ساروج و محكمي آن را بالا ميبرد.
در ساروجهايي كه براي جلوگيري از نفوذ آب ساخته ميشد از پشم شتر و موي بز استفاده ميشد كه ساروج را براي جلوگيري از نفوذ آب مستحكم ميكرد.
تا چند سال پيش شصدو دو نوع ساروج شناخته شده است كه از اين تعداد پنجاه و يك نوع آن بدون اموال (زير خاكي) ميباشد و از باقيمانده انواع ساروج همه داراي طلا نميباشد. در حفاريهاي انجام شده اكثرا از سه نوع ساروج بار طلا بيرون آمده است و الباقي داراي نقره و مفرق و اجناس ديگر بوده اند.
كليه ساروجها از مواد اصلي زير درست شده اند.
شن و ماسه ، آهك و سفيده تخم مرغ و…
مواد ديگري هم به انواع ساروج اضافه ميشد كه در بالا نام برديم.
طريقه خرد كردن هركدام از اين ساروجها متفاوت است ولي به طور كلي ميتوان آنها را خرد كرد و از بين برد. براي مثال يك الماس را فزض كنيد كه ميخواهيد آن را خرد كنيد. اگر با پتك هم روي آن بزنيد خرد نميشود ولي اگر بدانيد كه ضربه را به كجاي الماس وارد كنيد به راحتي خرد ميشود و به قطعات كوچك تقسيم ميشود. ساروج هم مانند همين الماس است ، اگر مواد آن در دسترس نباشد بايد بدانيد كه از كجا شروع به شكستن آن بكنيد تا بهتر نتيجه بگيريد.
براي ساخت مواد جهت خرد كردن ساروج بايد نمونه ساروج وجود داشته باشد و مواد براي آن نمونه ساخته شود يا اينكه بدانيد ساروج شما از چه نوعي است.
از بين بردن ساروجهايي كه به صورت عمودي ميباشد با استفاده از مواد بسيار سخت تر است ولي نشدني نيست. اول بايد دور جايي را كه ميخواهيم مواد بريزيم با خمير گرفته و آن را كاملا آبندي كنيم و بعد از مواد ساروج استفاده كنيم.
حالا كه بحث ساروج را تمام كرديم چند خط هم در مورد سنگ برايتان بگويم.
سنگ را نيز اگر از نقطه ضعيف آن كار كنيم به راحتي شكسته ميشود و ميتوان سنگهاي چند تني را خرد كرد ولي اگر به پست سنگي خورديد كه هم قطر داشت هم رگه نداشت كه بتوان با قلم و چكش خردش كرد ، بايد به روش زير عمل كنيم.
چند سوراخ در يك امتداد و به فاصله هاي مشخص در سنگ ايجاد ميكنيد و در داخل آنها موادي به نام كترا ميريزيم (نوع ايراني آن بهتر از نوع خارجي آن عمل ميكند) و بعد با چوب سوراخها را كاملا از نفوذ هوا ميپوشانيم و محكم ميكنيم. از بیست و چهار ساعت تا چهل و هشت ساعت بعد كترا در داخل سوراخ حجم ميگيرد و باعث ترك خوردن سنگ ميشود و سنگ را خرد ميكند.
اين مطلب در همينجا به پايان رسيد اگه مشكلي داشتيد با من در ميان بگذاريد.
درخت و انواع آن:
در ايران انواع مختلف درخت وجود دارد.
در گذشته درختاني كه عمر طولاني داشتند براي نشانه استفاده ميشدند و در بيشتر جاهايي كه اموال گذاشته مي شد درختي هم كاشته مي شد كه بعدها پيدا كردن جا راحت باشد.
درختاني كه بيشتر براي اينكار استفاده مي شد به ترتيب زير ميباشد.
بوته گز كه در حدود شش هزار سال عمر ميكند.
درخت سرو كه در حال حاضر چهار هزار ساله آن وجود دارد.
درخت داغداغان كه در حال حاضر چهار هزار و پانصد ساله آن هست.
درخت آزاد كه دو هزار سال عمر ميكند و در جنگلهاي شمالي ايران به وفور يافت ميشود.
درخت چنار كه حدود هفتصد سال عمر ميكند و پس از آن هر سال يك بار خود كشي ميكند و خود را ميسوزاند تا از بين برود كه اين خود سوزي هم چندين سال طول ميكشد. مانند درخت چنار امامزاده صالح كه حدود نهصد سال قدمت دارد.
درخت نارون حدود پانصد سال عمر ميكند.
درخت سنجد نيز حدود پانصد سال عمر ميكند.
درختهايي با عمر طولاني اكثرا نشانه بار است و بار هر كدام از آنها با ديگري متفاوت است به فرض اموالي كه در نزدكي بوته گز يافت ميشود با اموالي كه در كنار سرو يافت ميشود هميشه متفاوت بوده است.
اينم يك مطلب در مورد درختان
ممكنه درختاني از قلم افتاده باشند ، ذهنم اينقدر ياري كرد ، به بزرگي خودتون ببخشيد.
گنج نامه
گنج نامه کتابهایی بوده است که حاوی مکانهایی است که در آنجا گنجی دفن میباشد.
تمام کسانی که صاحب گنج نامه بوده اند همه دارای علوم غریبه و علوم قدیمی میباشند.
تعدادی از گنج نامه ها به شرح زیر است: گنج نامه الوان هندی ، گنج نامه احمد وزیر ، گنج نامه ملاصدرا ، گنج نامه قائم مقام فرهانی ، گنج نامه میرزا مکتب خان تبریزی ، گنج نامه باگواس و گنج نامه شیخ بها (که به دو خط شجر ایستاده و شجر خوابیده نوشته شده است).
همچنین موبدان قبل از اسلام همگی دارای گنج نامه بوده اند. چون همگی آنها در زمان خودشان امانت دار بوده اند و از اموال مردم حفاظت میکردند. موبدان خود به دو قسمت تقسیم میشوند. اول موبد که اموال مردم نزد آنها به امانت گذاشته میشده است. و موبد موبدان که از اموال درباریان و پادشاهان حفاظت میکردند و نقش امین و کاتب شاهان را نیز بر عهده داشتند.
به همین دلیل است که قبر موبد موبدان همیشه بارهای نفیسی در خود دارد و جزو قبرهای بسیار با ارزش است.
گنج نامه ها چه آنهایی که توسط اشخاص نوشته شده است و چه آنهایی که موبدان آنها را نوشته اند همگی به رمز است و طلسمات سنگینی نیز دارند و چون افرادی که این گنج نامه ها را نوشته اند به علوم غریبه آشنا بوده اند رموز سنگینی برای گنج نامه ها گذاشته اند و ترجمه آنها کار استادانی است که به خط شناسی و طلسمات آگاهی کامل داشته باشند.
این هم یک مطلب در مورد گنج نامه که یکی از بچه های خوب حفار تقاضا کرده بود
گورستانها و انواع قبرها
از بهترین جای آن شروع میکنیم که گورستان گبریان است.
خیلی از مردم عقیده دارند که قبرستان گبریان متعلق به کافران است ولی این موضوع درست نیست.
گبر یعنی غیر مسلمان و به کسانی که غیر مسلمان بوده اند بی دین گفته نمیشود. گبریان دین زردتشت داشتند.
حال میخواهیم ببینیم که قبرهای دوران قبل از اسلام به چه شکلی بوده اند و نوع دفن کردن اجساد به چه صورت بوده است. در زمان پیش از اسلام قبر زنها گرد و مدور بوده است و قبر مردها به صورت مستطیل بوده و قبر بچه ها به صورت مثلث بوده است. بعضی ها را نیز در خمره میگذاشتند.
در تمام قبرهای گبری حداقل یک کاسه آب و یک کاسه غذا گذاسته میشده است که کسی که میمیرد از گشنگی و تشنگی عذاب نکشد.
در بسیاری از قبرهای گبری لوازم مورد نیاز فرد نیز گذاشته میشده است که بستگی به پول داری یا بی پول بودن مرده است. مردگان پول دار ظروف طلا و اجناسی مانند شمشیر زره وخیلی چیزهای دیگر به همراه دارند ولی مردگان بی پول و بی بضاعت اموال کمتری با خود به همراه دارند یا اموال آنها از فلزات ارزشمند نیست.
نوع دیگر قبرها قبر پیغمبری است که اگر شما آن را بشکافید هیچ چیزی درون آن یافت نمیشود نه جنازه نه اموال. این قبرها چند پوش هستند و تازه از قبر راهی دارد برای جایی دیگر که جنازه و اموال آن در آنجا هست.
قبرهایی نیز وجود دارد که به صورت ایستاده است. این قبرها متعلق به یک سری از ایرانیان است که معتقد بودند آنها را باید ایستاده به خاک سپرد.
بسیاری از خلاف کاران را نیز به صورت ایستاده در میان دیوارهای قلعه ها و جاهای دیگر زنده به گور میکردند که خود اینها به نوعی قبر ایستاده تبدیل شده است.
بعضی از قبرها به صورت کشویی است که مربوط به رومیان است که در ایران با آئین خودشان دفن شده اند.
یک نوع قبر هم داریم که به آن قبر دخمه ای گفته میشود که نمونه آن در تخت رستم پیدا شده است.
جنازه قبرهای خمره ای همیشه به صورت نشسته بوده است و جنازه آنها را به صورت نشسته در خمره میگذاشتند و دفن میکردند.
وقتی در جنگها جنگجویان میمردند آنها را با اموال و لباسهایشان و زره دفن میکردندکه نمونه این قبرستان در چهاربداران در نزدکی مرز ترکیه موجود میباشد که شاه اسماعیل اول در جنگ با عثمانی شکست خورد و بیست و هفت هزار کشته داد که همه آنها با لباسهای رزمشان دفن شده بودند.
در گذشته ما گورستانهای دسته جمعی نیز داریم که متعلق به افراد مریض است. در جاهائی که وبا یا طاعون میآمده جنازه افراد را به صورت دسته جمعی دفن میکردند. در همینجا یک مطلب بسیار مهم را برایتان بگویم و آن اینکه کسانی که قبری را میشکافند خیلی باید مواظب باشند و بفهمنه که جنازه مریض هست یا نیست و حتماٌ باید استخوان شناس باشند و یا بتوانند استخوان اشخاص مریض را از استخوان افراد سالم تشخیص دهند تا با مشکلی مواجه نشوند.
همیشه وقتی میخواهید قبری را باز کنید حتماٌ از دستکش و ماسک حسابی استفاده کنید.
جنازه هایی که در غارها و ذاغه ها میباشد و جنازه هایی که در صحرا میباشد و جنازه هایی که در کوهستانها میباشد از نظر ماهیت کاملاٌ با هم متفاوت است.
هر قبرستان و هر کوری دارای اموال نمیباشد. چون بسیاری از مردم فقیر بوده اند و بدون اموال دفن میشدند.
در هر قبرستان تعدادی قبر سلطانی وجود دارد که دارای اموال میباشند که باید نتوانید آنها را تشخیص دهید و از روی بعضی شواهد تشخیص آنها امکان پذیر است.
اکثر گورستانها در سینه کشی ها و کنار رودخانه ها میباشد. در بسیاری از قبرستانها یک چهارطاقی نیز میباشد که نشان میدهد در میان آن چهار طاقی شخص مهمی فوت کرده است و اکثرا دارای اموال میباشند.
در ایران قبرهای یهودی نیز بسیار است که نوع قرار کرفتن سنگ آنها متفاوت است و میتوان از روی سنگ قبر فهمید که این قبر متعلق به یک یهودی است.(سنگ قبر یهودیان دارای فلش است).
و مطلب آخر در مورد کسانی که به حفاری میروند و میگویند در سه متری یا چهار متری یک طابوت طلا یا یک جنازه مومیایی پیدا کرده ایم. اینها همه دروغ است. شخصیتهایی را که در طابوت طلا یا نقره یا سنگ یشم میگذاشتند همیشه در عمق بالای بیست متر دفن میکردند. و در عمق کم اینکار انجام نمیشد. برای این جنازه ها حتماٌ اطاقی از ساروج درست میکردند و آن را آنقدر پایین میبردند که از گزند جانوران خاک به دور باشد و همچنین دزدان نتوانند گزندی به جنازه و اموال آن بزنند. در کنار این جنازه ها حتماٌ اموال فراوان وجود دارد و کنیزان و نوکران آنها را نیز با جنازه اربابشان زنده به گور میکردند. پس اگر کسی گفت جنازه ای در آورده بدون اموال بدانید که احتمال دروغ گفتن آن زیاد است.
اینهم یک مطلب برای شما دوستان عزیز در ارتباط با گورستانها
پوست وانواع نوشته ها و نسخه ها
گنج نامه ها اکثرا روی سنگ است و بعد از آن به ترتیب روی پوست آهو و پوست گاو و گنج نامه های مهم که درباری بوده است بعد از سنگ بیشتر روی پوست کرگدن میباشد. ولی اکثر گنج نامه ها روی سنگ یشم حکاکی میشده است.
بیشتر نوشته های روی پوست را داغ میکردند و جوهر های مخصوصی بود که قابل شستشو بود و آب آنها را از بین نمیبرد که اکثر نوشته های روی پوست با این جوهر نوشته میشده است.
بعضی اوقات نوشته هائی رو میبینم روی پوست که با خون نوشته شده است.
اکثر نوشته های روی پوست با خون گنج نامه یا نسخه نیست و بیشتر آنها دعا هست و جزو طلسمات محسوب میشود و اکثرا با خون کفتر نوشته میشده است.
پس این مورد رو اشتباه نکنیم.
پوستها در زمان خود دباغی میشدند و مواد مخصوصی مانند رزین و روغن به آنها میخورده است که عمر پوست رو بالا میبرده و مقاومت آن را بسیار زیاد میکرده. این پوستها اگر در جای مناسب نگهداری شوند تا پنج هزار سال عمر میکنند.
پوستها را اکثرا در جای خشک یا داخل نی نگهداری میکردند و دو سر آن را می بستند و هر چه به پوست هوای کمتری برخور کند سالم تر میماند و عمر آن طولانی تر میشود.
ولی باز هم مگویم که هشتاد درصد گنج نامه ها روی سنگ نوشته میشده است.
آتشکده ها
آتش کده از زمان ظهور حضرت زرتشت که پیامبر ایرانیان فبل از اسلام بود درست شد.
بعضی ها به اشتباه فکر میکنند که ما ایرانیان در زمان قدیم آتش پرست بودیم در صورتی که این صحیح نیست. ایرانیان در زمان زرتشت به آتش احترام میگذاشتند و آن را سمبل میدانستند ، ولی در همان زمان هم یکتا پرست بودند. و به همین خاطر سمبل بودن آتشکده ها برپا شد و موبدینی در آتشکده ها شروع به خدمت کردند.
آتشکده ها با هیزم و روعن چراغ همیشه روشن بودهاند. و اگر آتشکده ای خاموش میشد موبد آن مجازات میشد.
موبدان از نظر قدرت دسته کمی از حکومت وقت نداشتند و حرف آنها در دربار بسیار برش داشت. و همچنین برای مردم.
اکثر آتشکده ها نوشته ای دارند به زبان پهلوی و تعداد کمی از آنها نوشته ای دارند به خط میخی.
آتشکده ها در آن زمانها به صورت امانت سرا نیز بوده است. اولین امانت آتشکده ها همان آتش برافراشته آن بوده که هیچ وقت نباید خاموش می شد. و دومین امانت آتشکده ها امانت مردم بوده است که به موبد در آتشکده سپرده میشد.
در آن زمانها چون بانکی وجود نداشت و موبدان مورد احترام و اعتماد مردم بودند ، مردم اموال اضافی خود را به آنها می سپردند یا زمانهائی که میخواستند به سفر بروند امانات خود را به موبدان میدادند و هر وقت که احتیاجی به آنها داشتند یا از سفر بر میگشتند آن را تقاضا میکردند و پس میگرفتند.
در زیر آتشکده ها مکانهائی بنا شده بود که از اموال مردم در برابر دزدان حفاضت کند و موبدان اموال امانتی مردم را در این مکانهای امن میگذاشتند. و رسیدی برای افراد صادر میکردند که بعد از مراجعت با نشان دادن رسید مال خود را دریافت کنند و موبد اموال را در مکانی مشخص دنفن میکرد و یک نوشته (نسخه) از اموال میکشید و در جائی محفوظ میگذاشت که اگر زمان طولانی شد مکان فراموش نشود و خیلی از نسخه ها به این صورت نوشته شد. که هم موبد مرد و هم صاحب مال نیامد و این سند باقی ماند و به صورت نسخه در آمد.
این اسناد جمع میشد و به فردی که به آن موبد موبدان میگفتند تحویل میشد که کل موبدان زیر نظر او بودند.
به طور مثال وزیر خسرو پرویز که خود یکی از موبدموبدان بوده است سلمان فارسی میباشد. و مطلب دیگر در مورد موبد موبدان این هست که آنها دانشمندان زمان خود بوده اند.
اوج شکوفائی آتشکده ها در زمان ساسانی میباشد و کل آتشکده ها دارای اطاقی در زیر خود بود که همیشه آتش در آنجا روشن بود.
نودو هشت درصد آتشکده ها دارای بار میباشند (البته اگر بار آنها نرفته باشد) در بهضی از مناطق که دزدان زیاد به آتشکده ها حمله میکردند و اموال آن را به سرقت میبردند ، اموال آتشکده در بیرون آن مدفون هست.
بیشتر آتشکده ها همیشه در روی بلندی بنا میشد که مردم بتوانند آتش رو ببینند.
تعدادی از آتشکده ها در زمانی که اعراب به ایران حمله کردند و مردم ایران مسلمان شدند به امامزاده تبدیل شد و اکثرا این امامزاده ها شجره ندارند.
در امام زاده هائی که کندوکاو میشود و در زیر آن اطاقی پیدا میشود که در آن دوده فراوان هست نشان میدهد که جزو همین آتشکده ها بودهاند.
در بعضی از آتشکدهها موبدان در آتشکده دفن میشدند و در بعضی از آنها در بیرون آتشکده و اکثر آتشکده ها در زیر خود راهرو و اطاقهای فراوان دارد که به جاهائی در اطراف میرود. و بارها و جنازه موبدان در آنها گذاشته می شده است.
تا اواخر دوران ساسانی و قبل از حمله اعراب به ایران آتشکده ها ساخته میشده است و زمانی که دین اسلام دین رسمی ایرانیان شد ، آتشکده ها از رونق افتادند
به خاطر اینکه مردم به زیارت آتشکده ها نروند و مورد احترام مردم نباشد ، بیشتر به صورت امامزاده در آمد و اشخاص مومن و با ایمان و یا زنان مومنه در این آتشکده ها دفن شدند که از آن به بعد مسلمانان به زیارت آنها میرفتند.
شکل ظاهری آتشکده ها مانند امامزاده های امروزی میباشد و اکثرا دارای گنبد و بارگاه بوده اند.
در آخر در مورد جائی دیگر که مورد پرستش ایرانیان بوده بگم و این مطلب رو به پایان ببریم. قلعه هائی که قلعه دختر نامیده میشود در اصل بنام یکی از خدایان (آناهیتا) بوده است و این قلعه ها نیز جای بسیار مقدسی برای ایرانیان زمان خویش بوده است.
فلزیاب
شاید برای خیلی از شما دوستان سوال پیش اومده باشه در گذشته که فلزیاب نبوده پس به چه روش هایی گنج های زیر زمین رو پیدا می کردند و خیلی چیزهای دیگه در این رابطه …..
درسته که در گذشته مثل الان دستگاهای گنج یاب یا فلزیاب پیشرفته وجود نداشته اما کاشفان گنج در روزگاران بسیار دور هم برای خود روش های داشتند که خیلی از شما دوستان تا به حال نشنیده اید یکی از این روش ها شاقول است . البته شاقول هایی که در موردش می خواهیم در اینجا صحبت کنیم دستگاههای فلزیاب شاقولی امروزه از گذشته سر چشمه گرفته شده . در گذشته به این روش رایج بوده که یک قطعه طلا مثلا به اندازه ی یک انگشتر در زیر زبانشان قرار می دادند و یک قطعه طلای دیگر که به آن یک زنجیر طلا یا مس نصب می کردند تقریبا طول سیم مس یا زنجیر طلا به اندازه ی ۳۰ cm و نزدیک محل که می شدند بلافاصله از این روش استفاده می کردند . کار این شاقولی ها این طور بوده که وقتی نزدیک هدف می شد قطعه طلای نصب شده به سیم مس خودشو می کشه به سمت هدف مثل یک آهن ربا و اگر روی هدف قرار می گرفت به صورت دایره شروع به چرخش می کرد و اگر غیر اینصورت بود به صورت لوزی یا تخم مرغی شروع به چرخش می کرد .
در گذشته چند روش دیگری رایج بوده برای نقطه یابی هدف . و فکر می کنم تا همین جا کافی باشه .
طلسم خون تا به حال به شکل های مختلفی دیده شده و برای هر کدام راه حل های مختلفی نسبت به نوع طلسم خون پیشنهاد داده شده که باید اول نوع اون رو ذکر کنید تا من راه حلشو براتون بگم . اما در مورد طلسم نفاغ و کینه روش شناسایش به این شکل است که در نزدیک ترین آبادی به محل دفینه دعوایی در اون آبادی رخ می ده که اگر طلسم باطل نشه کار به خون ریزی کشیده خواهد شد . که افراد حاضر در محل دفینه سریع یک نفر به داوطلب چند قطره از خون خود را باید به زمین بریزد تا جنگ و دعوا بخوابه . راه حلش سادست اما اگر شرایط باطل کردن طلسم رعایت نشه فجایع وخیمی رخ خواهد داد …
و اما در مورد از بین بردن سنگ .دوست عزیزمون نوع سنگ اول باید مشخص بشه کا آیا ساروج است یا غیر ساروج . و اینکه اگر ساروج است نوع اون رو باید مشخص کرد . برای از بین بردن ساروج راه حل های زیادی وجود داره که من به چند مورد از اون اشاره خواهم کرد . ( استفاده از کتراک و اسید و … )
که در بخش ساروج با روش ها ی ساده تر از بین بردن ساروج توضیحات بیشتر داده ام .
اما در مورد طلسم سگ .که نوع سگ های اون هم باید مشخص بشه . که یک سری راه حل داره که باید مرحله به مر حله انجامش بدی که از گفتنش در این پست سرفه نظر می کنم به دلیل خطراتش
( کله سر ) نامی هست آشنا برای افرادی که از علوم غریبه سر رشته ای دارند . کله سر در علوم غریبه یعنی کیمیا …لیمیا …هیمیا …سیمیا … ریمیا … که همان پنچ علوم غریبه هستند که نام کله سر متشکل شده از این علوم . و فکر می کنم که کمتر کسی بتونه طلسم این تپه یا غار درون کوه رو بشکنه و باطلش کنه . با توجه به اسمش و طلسماتی که روی این تپه گذاشته شده به نظر می یاد که بار سنگینی هم در اونجا وجود داشته باشه . باطل کردن این طلسم کار هر کسی نیست و بهتر که بی خیالش بشید .
پ.۶- من تا حالا این کتاب رو از نزدیک ندیدم و نشنیدم اما کتاب های زیادی در این زمینه وجود داره که شاید شما هم یکی مشابه از این کتاب ها رو داشته باشید . اما شما به تنهایی و تنها متکی به این کتاب نخواهید توانست فوتو فن طلسمات رو یاد بگیرید . به دلایل مختلف «۱» شما تا حالا با این علم هیچ گونه آشنایی نداشته و ندارید . و امکان گمراه شدنتان وجود دارد . «۲» در بین این راه با راه های فرعی بسیار زیادی مواجه خواهید شد که اگر استادی وجود نداشته باشد مسلما از همه لحاظ از قبیل روحی و روانی و جسمی و مالی و….. آسیب خواهید دید به دلیل اینکه وارد دنیای موجوات عجیب و قریبی خواهید شد که تا حالا هیچ گونه برخوردی باهاشون نداشته اید . و…. خیلی چیز های دیگه که توصیم اینه این کارو شما بسپارید به استادادن فنون و اگر واقعا شما با طلسمی مواجع شده اید در حین حفاری اگر با کمک نسخه یا راهنمای گنج اقدام کرده باشید که باید به عرضتون برسونم که در تمامیه نسخه های گنج روش باطل کردن طلسم رو هم یاداوری کرده ( توضیح کامل داده شده ) و در اصل راهنمای گنج یا همان نسخه ی گنج برای همین منظور تعبیه شده که شما برای بدست آوردن گنج سختی کمتری بکشید . اگر در این رابطه سوالی داشتید در قسمت نظرات یا به ایملم مطرح کنید …
اکثرا افراد سوالاتی مبنی بر اینکه در محلی مشغول حفاری هستند و یکی از دلایل حفاری هاشون اینه که با یک نسخه حالا یا کپی گرفته شده از روی اصلی یا اینکه الان اصلش در دستشون نیست و دست کسی دیگر است و یا اصلا با در دست داشتن اصل دارند حفاری می کنند ولی هنوز نتیجه نگرفته اند و از بنده در خواست دارند که راهنمایشون کنم ….
اما باید در جواب این دوستان بگم که چه کوپی گرفتن از روی اصل نسخه گنج یا اینکه الان اصلش در دستمان نیست ولی از نزدیک اصلشو دیدم و آدرسو می دونیم کجاست یا اصلا نسخه ی گنج اصلیشو در دست داریم ولی هنوز نتییجه نگرفته ایم چند حالت وجود دارد … «۱» یا نتوانسته اید درست ترجمه کنید . «۲» یا هنوز آدرسه دقیق دفینه رو نتونسته اید پیداکنید و به اشتباه دارید جای دیگرو که مشابه است حفاری می کنید .«۳» یا نسختون اصلی نیست و ساخته ی دست امروزه «۴» یا بارو قبلا کسی دیگه خالی کرده و برده و شما کمی دیر متوجه شده اید که در این مکان گنجی نهفته شده . و… اما قابل توجه همه ی دوستان : نسخه ی گنج در اصل یعنی آدرس محل دقیق قرار گرفتن و آگاه ساختن شخصی که به دنیال گنج بوده از خطر های احتمالی ( یعنی طلسم و تله های مکانیکی ) و خیلی چیز های دیگر که اگر آثار به هم نخورده باشه احتیاجی به دستگاه هم نیست چون که در نسخه عمق و محل دقیق قرار گرفتن دفینه رو اشاره کرده و خیلی چیزهای دیگر …. امیدوارم که با صحبت های پوچ وقت ارزشمند خودشونو سپری نکنند و بیشتر دنبال حقیقت باشند که به هدف نزدیکترشون بکنه .
اکثر افراد ایمیل می فرستند و راه حلی برای باطل کردن طلسم می خوان . سوالم اینجاست که اکثرا افرادی که ایمیل می زند آیا تا به حال طلسم رو از نزدیک دیدند و یا اینکه نقل و قول کسی دیگرو می کنند که جایی مشغول حفاری بودند و با طلسم بر خورند و دست از کار کشیدند و یا اغلب دیدم که مثلا می گن بابامون تعریف کرده که فلان جا طلسم داره و یا فلان کس خواب دیده که فلان جا یه مالی داره و طلسمش مثلا مار است ………..
کسی نیست به این افراد بگه آخه آدمه حسابی شما تا وقتی که با چشم خودت ندیدی چرا بیخودی اراجیف اونارو میگی .؟ من منکر طلسم نیستم اما توصیم اینه تا وقتی طلسم رو با چشمانه خودتون ندیدید و یا توی نسخه نخونید باور نکنید . اکثر این طلسم هایی که بین مردم صحبتش است به مثال اینه که مثلا برای اینکه یک بچه رو از رفتن و یا دست زدن به یک شئی منعش کنید بهش اینطوری می گید که اگر دست بزنی به لولو خورخوره می گم بیاد بخورتد یا از این جور صحبت ها که برای باز داشتند یک نفر ازکاری ……
خیلی وقتها همین افکار پریشان و کذب باعث شده که افراد دست از کار بکشند و کسی دیگه بیاد هدفشونو در بیاره و حالشو ببره در حالی که زحتمشو یکی دیگه کشیده اما به خاطر بی کفایتی فرد این اتفاق افتاده. اما سعی کنید تمام این حرفارو کنار بزارید و به هدفتون بچسبید و دست ازش برندارید . اما تا وقتی که شما با طلسم در نیافتید طلسم هیچ آسیبی به شما نخواهد رسوند در واقع طلسم برای این منظور قرار داده شده که اگر فردی قصد جابه جایی مال رو داشت باهاش مقابله کنه و مانع این کار بشه . و طلسم فقط و فقط به چشم و گوش کسی دیده و شنیده می شه که قصد جابه جایی بار رو داشته باشه . ( هیچ گاه با حرفای دروغ خودتون رو گول نزنید و عمرتونو هدر ندید) .
گاز طلا :
یکی از خطر ناکترین گازهای شناخته شده است که شخص مواجه شده با این گاز اگر اقدامات لازم برای مداوا انجام ندهد منجرب به مرگ شخص خواهد شد در ظرف کمتر از ۷ الی ۱۵ روز . به تمام افرادی در حین حفاری توصیه می کنم که دقت عمل به خرج بدهند تا از این گاز سمی در امان باشند . راه بسیار ساده وجود داره که در این پست به اون اشاره می کنم . البته افراد فوق حرفه ای و باستان شناسان اغلب از لوازم مخصوص حفاری استفاده می کنند که تهیه برخی از این لوازم برای افراد معمولی مقدور نسیت یکی از این لوازم لباس مخصوص حفاری برای جلوگیری از ورود گاز و تماس با شخص کاوشگر. مهمترین تاثیری که این گاز می تونه داشته باشه اینه که از راه تنفس وارد شش های شما بشه و تاثیر خودشو بزاره . شما باید در حین حفاری یک دستمال یا پارچه و یک بطری سرکه به همراه داشته باشید که وقتی احساس کردید با گاز طلا یا بوی عجیب و غریب مواجه شده اید سرکه رو به دستمال آغشته کنید و به جلوی بینی خود بگیرید . این روش تا مدتی می تونه کار ساز بشه و شما به کارتون ادامه بدید . سعی کنید اگر با بار یا کوزه یا صندوقچه ی گنج رو به رو شدید در فضای آزاد و باز درشو باز کنید تا به کسی آسیب نرسونه . به علت گستردگی این موضوع تا همین جا اکتفا می کنم . ( همشهری )
منشور حقوق بشر کوروش کبیر
منشور حقوق بشر کوروش در موزه بریتانیا
اینک به یاری اهورمزدا تاج سلطنت ایران ، بابل و کشورهای چهارگانه را بر سر گذاشته ام اعلام می کنم تا روزی که زنده هستم و اهورمزدا پادشاهی را به من ارمغان می کند کیش و آیین و باورهای مردمانی را که من پادشاه آنها هستم را گرامی بدارم و نگذارم که فرمانروایان و زیر دستان من ، کیش و آیین و دین و روش مردمان دیگر را پست بدارند و یا آنها را بیازارند .
من که امروز افسر پادشاهی را بر سر نهاده ام ، تا روزی که زنده هستم و مزذا پادشاهی را به من ارزانی کرده هرگز فرمانروایی خود را بر هیچ مردمانی به زور تحمیل نکنم و در پادشاهی من هر ملتی آزاد است که مرا به شاهی خوذ بپذیرد یا نپذیرد و هرگاه نخاهد ، مرا که ، پادشاه ایران و بابل و کشورهای چهار گانه هستم ، نخواهم گذاشت که کسی به دیگری ستم کند و اگر کسی ناتوان بود و بر او ستمی رفت من از وی دفاع خواهم کرد و حق او را گرفته و به او پس خواهم داد و ستم کاران را به کیفر خواهم رساند .
من تا روزی که پادشاه هستم نخواهم گذاشت کسی مال و اموال دیگری را با زور یا هر روش نادرست دیگری از او بدون پرداخت ارزش واقعی آن بگیرد .
من تا روزی که زنده هستم نخواهم گذاشت کسی ، کسی را به بیگاری بگیرد و به او مزد نپردازد .
من اعلام می کنم که هر کسی ازاد است هر دین و آیینی را که میل دارد بر گزیند و در هر جا که می خواهد سکونت نماید و به هر گونه که معتقد است عبادت کند و معتقدات خود را به جا آورد و هر کسب و کاری را که می خواهد انتخاب نماید ، تنها به شرطی که حق کسی را پایمال ننماید و زیانی به حقوق دیگران وارد نسازد .
من اعلام می کنم هر کس پاسخگوی اعمال خود می باشد هیچ کس را نباید به انگیزه ایکه از بستگانش خلاف کرده است مجازات کرد و اگر کسی از دودمان یا خانواده ای خلاف کرد تنها همان کس را به کیفر برسد و با دیگر مردمان و خانواده کاری نیست .
تا روزی که من زنده هستم نخواهم گذاشت مردان و زنان را به نام برده یا نام های دیگر بفروشند و این رسم زندگی باید از گیتی رخت بر بندد .
از مزدا می خواهم که مرا در تعهداتی که نسبت به ملت های ایران و ممالک چهار گانه گرفته ام پیروز گرداند .
من که امروز افسر پادشاهی را بر سر نهاده ام ، تا روزی که زنده هستم و مزذا پادشاهی را به من ارزانی کرده هرگز فرمانروایی خود را بر هیچ مردمانی به زور تحمیل نکنم و در پادشاهی من هر ملتی آزاد است که مرا به شاهی خوذ بپذیرد یا نپذیرد و هرگاه نخاهد ، مرا که ، پادشاه ایران و بابل و کشورهای چهار گانه هستم ، نخواهم گذاشت که کسی به دیگری ستم کند و اگر کسی ناتوان بود و بر او ستمی رفت من از وی دفاع خواهم کرد و حق او را گرفته و به او پس خواهم داد و ستم کاران را به کیفر خواهم رساند .
من تا روزی که پادشاه هستم نخواهم گذاشت کسی مال و اموال دیگری را با زور یا هر روش نادرست دیگری از او بدون پرداخت ارزش واقعی آن بگیرد .
من تا روزی که زنده هستم نخواهم گذاشت کسی ، کسی را به بیگاری بگیرد و به او مزد نپردازد .
من اعلام می کنم که هر کسی ازاد است هر دین و آیینی را که میل دارد بر گزیند و در هر جا که می خواهد سکونت نماید و به هر گونه که معتقد است عبادت کند و معتقدات خود را به جا آورد و هر کسب و کاری را که می خواهد انتخاب نماید ، تنها به شرطی که حق کسی را پایمال ننماید و زیانی به حقوق دیگران وارد نسازد .
من اعلام می کنم هر کس پاسخگوی اعمال خود می باشد هیچ کس را نباید به انگیزه ایکه از بستگانش خلاف کرده است مجازات کرد و اگر کسی از دودمان یا خانواده ای خلاف کرد تنها همان کس را به کیفر برسد و با دیگر مردمان و خانواده کاری نیست .
تا روزی که من زنده هستم نخواهم گذاشت مردان و زنان را به نام برده یا نام های دیگر بفروشند و این رسم زندگی باید از گیتی رخت بر بندد .
از مزدا می خواهم که مرا در تعهداتی که نسبت به ملت های ایران و ممالک چهار گانه گرفته ام پیروز گرداند .
قالیچه های پرنده
خلفای اموی و عباسی و همچنین موقولها در سركوب تكنولوژی ساخت قالیچه های پرنده نقش
اساسی را داشتند بعد نیست این موضوع رو دنبال کنید و بعد خودتون قاضی بشید که تاریخ ایران چقدر مورد آسیب قرار گرفته و چه اتفاقات زیادی بر سر مردم و سرزمین ایران در گذشته تا امروز افتاده و ایرانیان باستان چه جایگاهی در گذشته بین ملت های دیگر داشتند و امروزه جایگاهشون در بین دیگر ممالک از چه رتبه ای برخوردار است
هنری بك در سرداب های زیرزمینی قلعه الموت، در نزدیكی دریای خزر، طومارهایی یافته است كه شواهد جدیدی در مورد قالیچه های پرنده به دست می دهد.این طومارها كه به طرز خارق العاده ای سالم مانده اند، در اوایل قرن سیزدهم میلادی توسط یك محقق یهودی به نام اسحاق بن شریره نوشته شده است.
پس از آن كه پروفسور جی. دی . سپتیموس، زبان شناس مشهور، این متون را از زبان فارسی به انگلیسی ترجمه كرد، این دست نوشته ها باعث جنجال های زیادی در جامعه علمی جهان شدند. مدت كوتاهی پس از انتشار ترجمه این متون، كنفرانسی با حضور كارشناسان برجسته بین المللی در مدرسه مطالعات شرقی و آفریقایی لندن برگزار شد. بسیاری از مورخان با حمله به بك، این دست نوشته ها را جعلی خواندن. اما پروفسور سپتیموس كه به خاطر عدم شركت بك در این كنفرانس به خاطر تولد فرزندش دفاع از او را به عهده داشت، گفت كه این متون باید به طور دقیق مورد بررسی قرار بگیرند.
قدمت این دست نوشته ها اكنون در انستیتوی لئوناردو داوینچی شهر تریست، به كم روش رادیو كربن در حال تعیین است.
بنا بر نوشته های بن شریره، حكام مسلمان متعصب آن زمان قالیچه های پرنده را وسیله ای شیطانی می دانسته اند و به همین خاطر دانش و سازندگان آن را سركوب كرده اند و ردپای آن را از تاریخ به دقت پاك كرده اند.هر چند قالیچه های پرنده تا اواخر قرن سیزدهم میلادی بافته و فروخته می شده اند، اما استفاده از آن در انحصار افراد خاصی بوده است.
بنابر یادداشت های بن شریره، نخستین اشارات به قالیچه های باستانی در دو متن باستانی صورت گرفته است. یكی از این كتاب ها، مجموعه ای از ضرب المثل ها است كه توسط شامشاد، وزیر نبوكدنزر پادشاه بابلی جمع آوری شده است و منبع دیگر، مجموعه ای از گفتگوهای باستانی است كه توسط شخصی به نام ژوزفوس نگاشته شده است.
بر اساس نوشته های بن شریره، قالیچه های پرنده ای كه می توانستند چند متر بر فراز زمین شناور باشند، نخستین بار توسط كیمیاگران و صنعت گران دربار ملكه صبا ساخته شد و ملكه صبا آن را به نشانه عشق خود برای حضرت سلیمان فرستاد. اما وقتی ملكه صبا خبر برخورد سرد حضرت سلیمان را با هدیه اش شنید، دل شكسته شد و صنعت گران خود را از دربار بیرون كرد. این صنعت گران در نهایت در ناحیه بین النهرین و در نزدیكی شهر بغداد ساكن شدند و كسب و كار خود را ادامه دادند.
بن شریره در یادداشت های خود به توضیح چگونگی كار این قالیچه های پرنده می پردازد، اما متأسفانه اكثر اصطلاحات و عبارات فنی به كار رفته در این قسمت قابل فهم نیست. اما از قسمت های قابل خواندن متن چنین بر می آید كه قالیچه های پرنده هم مانند قالیچه های معمولی روی دار بافته می شده اند و تفاوت آنها با قالیچه های معمولی در مرحله رنگرزی بوده است. صنعتگران دربار ملكه صبا گل مخصوصی «به دست آمده از چشمه های كوهستان» كشف كرده بودند كه هنگامی كه در معرض حرارت شدید، «داغ تر از آتش حلقه هفتم جهنم» در ظرفی محتوی روغن یونانی قرار می گرفت، خاصیت ضد مغناطیسی پیدا می كرد. با توجه به مغناطیس بودن كره زمین، وجود میلیون ها محور مغناطیسی كه از قطب جنوب تا قطب شمال كشیده شده اند، قالیچه هایی كه الیافشان به این گل آغشته می شد می توانستند از سطح زمین فاصله بگیرند. این فاصله با توجه به غلظت و میزان گل به كار رفته، از یك متر تا چند ده متر می رسید. محورهای مغناطیسی مانند ریل های هوایی عمل می كردند و قالیچه می توانست در امتداد این محورها پیش رود.
براساس یادداشت های بن شریره، كتابخانه اسكندریه تعداد زیادی از این قالیچه های پرنده را در اختیار داشته است و آن را برای گردش میان قفسه های مملو از پاپیروس كتابخانه، در اختیار مراجعه كنندگان به كتابخانه می گذاشته است. این كتابخانه كه در یك زیگورات قرار داشته است، بیش از ۴۰ هزار طومار خطی در اختیار داشته است كه توسط سیصد نسل از كاتبان نگاشته شده بود. سقف این كتابخانه آن قدر بلند بوده است كه بسیاری از مراجعه كنندگان ترجیح می داده اند به حالت شناور در هوا و روی قالیچه های پرنده مطالعه كند. براساس یادداشت های بن شریره، ساخت قالیچه های پرنده در سرزمین های اسلامی به دو دلیل سركوب شد.
نخست این كه حكام متعصب مسلمان می گفتند بشر قرار نیست پرواز كند و قالیچه های پرنده باعث به هم خوردن نظم امور می شوند. دلیل دوم بیشتر اقتصادی بود. بسیاری از اشراف و ثروتمندان عرب ثروت خود را مدیون گله های شتر و اسب خود بودند و دلشان نمی خواست چند صنعتگر فقیر و بی چیز با ساخت قالیچه های پرنده كسب و كار آنها را نابود كنند.
قالیچه های پرنده در زمان حكومت خلفای اموی و عباسی به شدت سركوب شدند و در نهایت در سال ۱۲۲۶ میلادی و با حمله مغول به آسیای مركزی، در هرات و بلخ و بخارا حمام خون به راه افتاد. مغول در جریان غارت و تاراج خود، چند قالیچه پرنده هم پیدا كردند و هنگامی كه مردی به آنها گفت این قالیچه ها تیزروتر از اسب های پاكوتاه مغول هستند، چنگیرخان چنان از این توهین برآشفته شد كه سر مرد را از تنش جدا كرد و دستور داد تمام قالیچه های پرنده قلمروی وسیعش را جمع آوری و نابود كنند
امکان اینکه از این قالیچه بازم وجود داشته باشه است .
بعضی از افراد سوالی مبنی بر اینکه به مکانی بر خوردیم که از استحکام بالایی بر خوردار است و برای ادامه و پیشروی کار با مشکل مواجه شده ایم . لطفا مارا راهنمایی کنید ….
در پاسخ به این افراد و راه حلهایی که به ذهنم تا اینجا خطور می کرده در سایت به همشون اشاره کردم . اما از آنجا که تهیه برخی از وسایل مورد نیاز برای رفع این مشکل برای عموم مشکل است و یا قابل دست رسی نیست و یا از هزینه ی بالایی برخوار است راه حل های دیگری درخواست شده که امروز به یکی از اونها اشاره خواهم کرد . استفاده از مواد منفجره بی صدا است که چند سالی است از این نوع مواد استفاده می شه و صدای این نوع انفجار برای مثلا ابعاد ۲متر در ۲ متر چیزی به مشابه صدای دو کف دستانتان است که فکر می کنم برای اغلب مکانهایی که افراد در حال حفاری هستند مناسب باشه . اغلب افراد هم از این نوع انفجار رازی بودند به علت کارایی بالا و سرعت عمل سریع و صدای کم و هزینه ی مرقوم به صرفه . اگر کسی در این زمینه اطلاعات بیشتری خواست با ایمیل وب سایت در ارتباط باشه و نوع درخواستشو نسبت به عمق و حجم گود برداری بگه تا اطلاعات دقیق تری در اختیارش قرار بدم .
علائم و نشانه های موفقیت در حفاری
همونطور که قبلا قولشو داده بودم که درباره ی علائم و نشانه هایی که در حین حفاری امکان داره با اون مواجه بشید اطلاعاتی در اختیارتون قرار بدم .
در حین حفاری امکان داره که با علائم و آثار زیادی مواجه بشید که در اکثر مکان ها مشترک است . و امکان داره با آثاری هم مواجه بشید که تا حالا نمونشو از نزدیک مشاهده نکرده باشید و یا نشنیده باشید . اما این آثار برای مکان و یا هدف های کوچک و متوسط صدق می کنه .
اول اینکه در سطح زمین باید نشانه هایی وجود داشته . مثلا تخته سنگی که نظرتونو جلب کنه و با بقیه سنگهای منطقه فرق داشته باشه و یا نوشته و نشانه هایی بر روی سنگ وجود داشته باشه و یا موارد دیگر . درخت کهن سال . چشمه ی آب . تپه خاکی . بعضی از افراد فکر می کنند که هر تپه ای نشانه ی بار است . در صورتی که از نشانه های بار داشتن یک تپه اینه که جنس تشکیل دهنده ی تپه از خاک باشه نه از سنگ . تپه در محلی قرار گرفته باشه که در اون منطقه مشابه اون تپه کم باشه و در نزدیکی اون تپه آثاری همچون درخت کهن سال و چشمه ی آب . همه ی این علائم برای اینه که با آثار و شواهد و دلیل و انگیزه ی بیشتری برای حفاری داشته باشید نه صرف تائید بار داشتن تمامیه هدف هاتون …..
دیگر نشانه ها از این قبیل است که در عمق یک الی یک و نیم متری آثار خودشو کم کم نشون بده مثلا سنگ چین . جسد انسان . سفال و کوزه های شکسته . زغال چوب و با سنگ که در قدیم جهت عایق از عبور آب برای محافظت از اموال استفاده می کردند . اما وجود زغال چوب یا سنگ هم از دلایل وجود بار نیست . چون در گذشته امکان داشته چوپانی و یا فردی در آن مکان آتشی روشن کرده جهت رفاه و رفع نیاز . تاوید زغال چوب در آن مکان وقتی تائید می شود که دیگر نشانه ها وجود داشته باشد و صرف تنها زغال چوب کافیست نیست . از دیگر نشانه ها سنگ چین یا وجود سنگ های بزرگ طبیعی و هم غیر طبیعی در عمق های یک و نیم به بالا است . با رنگ و شکل های مختلف از قبیل سیاه . سفید و سبز رنگ و یا دیگر رنگ ها که اغلب این چند رنگ به وفور مشاهده و یافت می شود و دیگر نشانه ها آجر و خشت های خام و به صورت مربع و یا مستطیل است که به صورت پله کانی یا منظم و بی دلیل چیده شده باشد که درصد اینکه این مکان مسکونی بوده رو تائید نکند . و دیگر نشانه ها وجود آهک و یا گل آهک است که اغلب جهت مقاومت و جلوگیری از نشست خاک بدین منظور استفاده می شده .
موارد دیگری هم است که بنا به سوالاتی که در این باره می شود باید پاسخ داد . تمامیه این موارد امکان دارد که درمحلی همه را مشاهده کنید و در بعضی از اماکن هم امکان داره که تمامیه این آثار مشاهد نشود که اونم بستگی به تجربه ی شما داره تا از مشاهده ی این آثار چه نتیجه و تصمیم گیری کنید .
ساروج و سنگ
در زمانهای قدیم که چیزی به نام بتون وجود نداشت ، برای ساختن جاهای مستحکم از موادی به نام ساروج استفاده می شد. امروزه به اشتباه مردم فکر میکنند که ساروج برای نگهداری عتیقه بوده است در صورتی که اینطور نیست.
ساروج برای پل سازی ، ساخت قلعه های محکم ، سد سازی ، و راه برای آب و نگهداری عتیقه و بسیاری از این مواری استفاده می شده است.
ساروج انواع مختلف دارد که …
ساروج چیست؟
در زمانهای قدیم که چیزی به نام بتون وجود نداشت ، برای ساختن جاهای مستحکم از موادی به نام ساروج استفاده می شد. امروزه به اشتباه مردم فکر میکنند که ساروج برای نگهداری عتیقه بوده است در صورتی که اینطور نیست.
ساروج برای پل سازی ، ساخت قلعه های محکم ، سد سازی ، و راه برای آب و نگهداری عتیقه و بسیاری از این مواری استفاده می شده است.
ساروج انواع مختلف دارد که محکمترین آن به ترتیب از ساروج سیاه شروع میشود و بعد از آن ساروج سفید و ساروج طوسی و ساروج کرم است. بعضی از ساروجها با موادی بنام سیلکس و بعضی با سرب و مس ذوب شده درست می شدند. اینها استقامت ساروج و محکمی آن را بالا میبرد.
در ساروجهایی که برای جلوگیری از نفوذ آب ساخته میشد از پشم شتر و موی بز استفاده میشد که ساروج را برای جلوگیری از نفوذ آب مستحکم میکرد.
تا چند سال پیش شصدو دو نوع ساروج شناخته شده است که از این تعداد پنجاه و یک نوع آن بدون اموال (زیر خاکی) میباشد و از باقیمانده انواع ساروج همه دارای طلا نمیباشد. در حفاریهای انجام شده اکثرا از سه نوع ساروج بار طلا بیرون آمده است و الباقی دارای نقره و مفرق و اجناس دیگر بوده اند.
کلیه ساروجها از مواد اصلی زیر درست شده اند.
شن و ماسه ، آهک و سفیده تخم مرغ و…
مواد دیگری هم به انواع ساروج اضافه میشد که در بالا نام بردیم.
طریقه خرد کردن هرکدام از این ساروجها متفاوت است ولی به طور کلی میتوان آنها را خرد کرد و از بین برد. برای مثال یک الماس را فزض کنید که میخواهید آن را خرد کنید. اگر با پتک هم روی آن بزنید خرد نمیشود ولی اگر بدانید که ضربه را به کجای الماس وارد کنید به راحتی خرد میشود و به قطعات کوچک تقسیم میشود. ساروج هم مانند همین الماس است ، اگر مواد آن در دسترس نباشد باید بدانید که از کجا شروع به شکستن آن بکنید تا بهتر نتیجه بگیرید.
برای ساخت مواد جهت خرد کردن ساروج باید نمونه ساروج وجود داشته باشد و مواد برای آن نمونه ساخته شود یا اینکه بدانید ساروج شما از چه نوعی است.
از بین بردن ساروجهایی که به صورت عمودی میباشد با استفاده از مواد بسیار سخت تر است ولی نشدنی نیست. اول باید دور جایی را که میخواهیم مواد بریزیم با خمیر گرفته و آن را کاملا آبندی کنیم و بعد از مواد ساروج استفاده کنیم.
حالا که بحث ساروج را تمام کردیم چند خط هم در مورد سنگ برایتان بگویم.
سنگ را نیز اگر از نقطه ضعیف آن کار کنیم به راحتی شکسته میشود و میتوان سنگهای چند تنی را خرد کرد ولی اگر به پست سنگی خوردید که هم قطر داشت هم رگه نداشت که بتوان با قلم و چکش خردش کرد ، باید به روش زیر عمل کنیم.
چند سوراخ در یک امتداد و به فاصله های مشخص در سنگ ایجاد میکنید و در داخل آنها موادی به نام کترا میریزیم (نوع ایرانی آن بهتر از نوع خارجی آن عمل میکند) و بعد با چوب سوراخها را کاملا از نفوذ هوا میپوشانیم و محکم میکنیم. از بیست و چهار ساعت تا چهل و هشت ساعت بعد کترا در داخل سوراخ حجم میگیرد و باعث ترک خوردن سنگ میشود و سنگ را خرد میکند.
ساختار ساروج
۱٫ آهک شکفته
۲٫ خاک رس
۳٫ ماسه بادی
۴٫ خاکستر
۵٫ الیاف
۶٫ آب
۷٫ سفیده تخم مرغ
۸٫ شیر
استفاده از دو مورد آخر بسیار نادر و برای سازه های دارای اهمیت خاص بوده است.
آهک شکفته
آهک زنده هنگام شکفته شدن گرما پس می دهد و حجمش زیاد می شود. هرچه cao در آهک زنده بیشتر باشد بیشتر با آب ترکیب می شود و حجم آهک شکفته بیشتر می شود. حجم ملات ماسه آهک و شکفته آهکی ثابت است و پس از گرفتن و سفت شدن تغییر حجم نخواهد داد.
در واقع اصول تهیه و به کارگیری آهک، تبدیل سنگ آن به حالت قابل مصرف است.
سنگ های آهکی منشأ caco3 دارند و با تحمل ۹۰۰ درجه سانتیگراد حرارت ، ترکیب caco3 می شکند و به آهک زنده تبدیل می شود.
خاک رس
خاک رس در نتیجه عمل فرسایش و هوازدگی بر فلدسپات ها و میکا ها و از پوسیدن آنها حاصل می شود. خاک رس پس از آب مکیدن؛ چسبناک ، خمیری و شکل پذیر می شود.
میزان مکیدن آب در خاک رس بسته به نوع دانه ها و ریزی و درصد رس آن دارد .
برخی معتقدند که نباید به ساروج خاک رس اضافه کرد و خاک رس ملات ساروج را به مرور زمان خراب می کند. اما در اکثر منابع از خاک رس به عنوان مواد اولیه در ترکیب ساروج نام برده شده است.
ماسه بادی
با توجه به بررسی های انجام شده و به دلیل چسبنده بودن خاک رس، خاکستر و آهک علت استفاده از ماسه در ملات ساروج احتمالاً افزایش کارایی ملات بوده است.
همچنین در بعضی مواقع که مواد اصلی تشکیل دهنده ساروج کمیاب بوده و یا برای به دست آوردن ساروج هایی با خاصیت های مختلف از ماسه استفاده می شده است.
خاکستر
خاکستر مصرفی در ملات ساروج از سوزاندن کود حیوانی یا کود گیاهی مانند پوسته برنج حاصل می شود.
آزمایشات نشان داده اند که مقدار خاکستر حاصل از سوزاندن برخی از گیاهان و سیلیس موجود در خاکستر آنها در پوسته برنج بیشتر از سایر گیاهان است . وزن مخصوص پوسته برنج ۲۲۹۰ kg/cm3 می باشد. از این فرآورده به عنوان ماده پوزولانی جهت تولید سیمان های پوزولانی در کشور های در حال توسعه استفاده می شود.
از ۱۰۰۰ کیلوگرم برنج تقریباً ۲۰۰ کیلوگرم پوسته تولید شده که از سوزاندن آن حدود ۴۰ کیلوگرم خاکستر به دست می آید که معمولاً بین ۸۵ تا ۹۵ درصد سیلیس دارد.
میزان فعالیت خاکستر پوسته برنج در برابر آهک با ازدیاد دمای سوزاندن و زمان نگهداری در آن حرارت ، نسبت عکس دارد. به طوری که در ۵۰۰ درجه سانتیگراد و زمان ۲ ساعت خاصیت پوزولانی در بالاترین مقدار است و در ۱۱۰۰ درجه سانتیگراد خاصیت پوزولانی کاملاً از بین می رود.
برای ملاتی با مقدار خاکستر پوسته برنج ثابت، با افزایش نرمی خاکستر، آب مورد نظر کاهش می یابد.
الیاف
الیاف مورد استفاده در ساروج شامل الیاف گیاهی مانند لوئی یا گل نی و یا الیاف حیوانی مانند موی بز، پشم شتر و یا گاهی موی سر انسان است.
دو دلیل اصلی برای استفاده از الیاف در ملات ساروج وجود دارد:
۱- افزایش سختی ملات
۲- افزایش باربری کششی و جلوگیری از گسترش ترک
از بهترین جای آن شروع میکنیم که گورستان گبریان است
خیلی از مردم عقیده دارند که قبرستان گبریان متعلق به کافران است ولی این موضوع درست نیست.
گبر یعنی غیر مسلمان و به کسانی که غیر مسلمان بوده اند بی دین گفته نمیشود. گبریان دین زردتشت داشتند.
حال میخواهیم ببینیم که قبرهای دوران قبل از اسلام به چه شکلی بوده اند و نوع دفن کردن اجساد به چه صورت بوده است. در زمان پیش از اسلام قبر زنها گرد و مدور بوده است و قبر مردها به صورت مستطیل بوده و قبر بچه ها به صورت مثلث بوده است. بعضی ها را نیز در خمره میگذاشتند.
در تمام قبرهای گبری حداقل یک کاسه آب و یک کاسه غذا گذاسته میشده است که کسی که میمیرد از گشنگی و تشنگی عذاب نکشد.
در بسیاری از قبرهای گبری لوازم مورد نیاز فرد نیز گذاشته میشده است که بستگی به پول داری یا بی پول بودن مرده است. مردگان پول دار ظروف طلا و اجناسی مانند شمشیر زره وخیلی چیزهای دیگر به همراه دارند ولی مردگان بی پول و بی بضاعت اموال کمتری با خود به همراه دارند یا اموال آنها از فلزات ارزشمند نیست.
نوع دیگر قبرها قبر پیغمبری است که اگر شما آن را بشکافید هیچ چیزی درون آن یافت نمیشود نه جنازه نه اموال. این قبرها چند پوش هستند و تازه از قبر راهی دارد برای جایی دیگر که جنازه و اموال آن در آنجا هست.
قبرهایی نیز وجود دارد که به صورت ایستاده است. این قبرها متعلق به یک سری از ایرانیان است که معتقد بودند آنها را باید ایستاده به خاک سپرد.
بسیاری از خلاف کاران را نیز به صورت ایستاده در میان دیوارهای قلعه ها و جاهای دیگر زنده به گور میکردند که خود اینها به نوعی قبر ایستاده تبدیل شده است.
بعضی از قبرها به صورت کشویی است که مربوط به رومیان است که در ایران با آئین خودشان دفن شده اند.
یک نوع قبر هم داریم که به آن قبر دخمه ای گفته میشود که نمونه آن در تخت رستم پیدا شده است.
نازه قبرهای خمره ای همیشه به صورت نشسته بوده است و جنازه آنها را به صورت نشسته در خمره میگذاشتند و دفن میکردند.
وقتی در جنگها جنگجویان میمردند آنها را با اموال و لباسهایشان و زره دفن میکردندکه نمونه این قبرستان در چهاربداران در نزدکی مرز ترکیه موجود میباشد که شاه اسماعیل اول در جنگ با عثمانی شکست خورد و بیست و هفت هزار کشته داد که همه آنها با لباسهای رزمشان دفن شده بودند.
در گذشته ما گورستانهای دسته جمعی نیز داریم که متعلق به افراد مریض است. در جاهائی که وبا یا طاعون میآمده جنازه افراد را به صورت دسته جمعی دفن میکردند. در همینجا یک مطلب بسیار مهم را برایتان بگویم و آن اینکه کسانی که قبری را میشکافند خیلی باید مواظب باشند و بفهمنه که جنازه مریض هست یا نیست و حتماٌ باید استخوان شناس باشند و یا بتوانند استخوان اشخاص مریض را از استخوان افراد سالم تشخیص دهند تا با مشکلی مواجه نشوند.
همیشه وقتی میخواهید قبری را باز کنید حتماٌ از دستکش و ماسک حسابی استفاده کنید.
جنازه هایی که در غارها و ذاغه ها میباشد و جنازه هایی که در صحرا میباشد و جنازه هایی که در کوهستانها میباشد از نظر ماهیت کاملاٌ با هم متفاوت است.
هر قبرستان و هر کوری دارای اموال نمیباشد. چون بسیاری از مردم فقیر بوده اند و بدون اموال دفن میشدند.
در هر قبرستان تعدادی قبر سلطانی وجود دارد که دارای اموال میباشند که باید نتوانید آنها را تشخیص دهید و از روی بعضی شواهد تشخیص آنها امکان پذیر است.
اکثر گورستانها در سینه کشی ها و کنار رودخانه ها میباشد. در بسیاری از قبرستانها یک چهارطاقی نیز میباشد که نشان میدهد در میان آن چهار طاقی شخص مهمی فوت کرده است و اکثرا دارای اموال میباشند.
در ایران قبرهای یهودی نیز بسیار است که نوع قرار کرفتن سنگ آنها متفاوت است و میتوان از روی سنگ قبر فهمید که این قبر متعلق به یک یهودی است.(سنگ قبر یهودیان دارای فلش است).
و مطلب آخر در مورد کسانی که به حفاری میروند و میگویند در سه متری یا چهار متری یک طابوت طلا یا یک جنازه مومیایی پیدا کرده ایم. اینها همه دروغ است. شخصیتهایی را که در طابوت طلا یا نقره یا سنگ یشم میگذاشتند همیشه در عمق بالای بیست متر دفن میکردند. و در عمق کم اینکار انجام نمیشد. برای این جنازه ها حتماٌ اطاقی از ساروج درست میکردند و آن را آنقدر پایین میبردند که از گزند جانوران خاک به دور باشد و همچنین دزدان نتوانند گزندی به جنازه و اموال آن بزنند. در کنار این جنازه ها حتماٌ اموال فراوان وجود دارد و کنیزان و نوکران آنها را نیز با جنازه اربابشان زنده به گور میکردند. پس اگر کسی گفت جنازه ای در آورده بدون اموال بدانید که احتمال دروغ گفتن آن زیاد است.
خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415
برچسبها: آثار شناسی,علامت گنج,علامت دفینه,سنگ آثار,سنگ بار,نشانه گنجباستان شناسی
هنوز هم در روستاهای ما کودکان به همراه پدران و مادران خود در کنار چرخهای سفالگری به ساخت بازیچههای کودکانه مشغولند و با ساخت عروسکهای انسانی و حیوانی سعی در تجلی تفکرات کودکانه خود دارند.
به گزارش آخرین نیوز به نقل از مجلات همشهری، چرا گمان نکنیم که کودکان در طول تاریخ بازی میکردند و برای بازیهای خود درست مثل امروز ابزار و وسایلی داشتهاند؟ تاکنون در ایران اشیای باستانی زیادی از دل خاک بیرون آمدهاند؛ اشیایی که نه درون مقبرهای پیدا شدهاند تا هویت خاصی بگیرند و نه نوشتهای همراهشان بوده تا چرایی ساختشان را برای ما روشن کند. اشیایی که یا در ابعاد کوچک ساخته شدهاند یا نقش و طرحی کودکانه دارند و یا حدس به ابزار بازی بودنشان است.
این آثار کم هم نیستند؛ دربرگیرنده طیف وسیعیاند از سفالینههای کوچک با شیوه ساخت ناشیانه، پیکرکهای گلی و فلزی کوچک انسانی و حیوانی، مجسمههای چرخدار و پیکرکهای مادران با کودکی در آغوش، در کنار آثاری مثل ظروفی با لوله عمودی (شیرمک) و جغجغه و... که همه به نوعی یادآور بازیچههای کودکان ما با توجه به شرایط زمانی آن دوره هستند. این موضوع آنقدرها هم عجیب و دور از ذهن نیست.
هنوز هم در روستاهای ما کودکان به همراه پدران و مادران خود در کنار چرخهای سفالگری به ساخت بازیچههای کودکانه مشغولند و با ساخت کاسه و کوزههای ابتدایی و عروسکهای انسانی و حیوانی سعی در تجلی تفکرات کودکانه خود دارند.
تحقیقات درباره وسایل بازی کودکان در ایران باستان بسیار اندک است، درست مثل اطلاعاتی که از جایگاه اجتماعی و خانوادگی و وسایل بازی آنها داریم. اما در میان آثار مکشوفه، اشیایی وجود دارند که گواهی میدهند میتوان با نگرشی نوین به آنها نگریست؛ مثل نقوش بسیار استریلیزه و تر و تمیزی روی سفالینههای نقاط مختلف ایران مانند تل باکون در فارس و شوش از هزاره پنجم پیش از میلاد، پیکرکهایی از زنان با کودکانی در آغوش از شوش مربوط به هزاره دوم پیش از میلاد یا پیکرکهای سفالین، فلزی و شیشهای که بهصورت کاملا ابتدایی و ساده ساخته شدهاند.
از طرفی وجود تشابهاتی که بین اسباببازیهای کودکان امروزی با پیکرکهای حیوانات ساخته شده از سفال و فلز با چهار چرخ جهت حرکت که از هزاره اول پیش از میلاد بجا مانده، ما را وا میدارد تا آنها را در میان وسایل بازی قرار دهیم.
موضوع اما فقط به وسایل بازی محدود نمیشود؛ آموزش کودکان هم در روزگاران قدیم جایگاه قابل توجهی داشته. از جایگاه اجتماعی کودکانمان در گذشته، تنها میتوان از نقوش و نگارکندهای صخرهای ایلامی کمک گرفت که نقش کودکان را در کنار خاندان سلطنتی حکاکی کردهاند.
در دورهای که با اختراع خط، کتیبه و نبشتههای ابتدایی در دست است حدس و گمان ما تا حدودی بهوسیله نوشتارها به یقین نزدیکتر میشود. وجود لوحههای ابتدایی آموزش کتابت در مراکزی که به EDUBBA یا خانه «گلنوشتهها» معروف هستند، نشاندهنده آموزش افرادی است که به حدس میتوانند طبقهای از کودکان و نوجوانان را هم دربرگیرند.
در پاییز امسال، نمایشگاهی در موزههای شهرهای سمنان و شاهرود برگزار شد که «یادگارهای کودکانه» نام داشت. به نظر میرسد این نمایشگاه بیش از هر چیز بهانهای بوده برای دیدن آثار گذشتگان با نگاهی جدید، چون وقتی صحبت از قرنها و هزارههاست، آنهم در نبود نوشتار، کتابت، تاریخ مکتوب و مدون، صد البته گاه باید به حدس و گمان دست زد.
-----------------------------------------------------------------------------------------------
چهارچرخههای دیروز
این گونه پیکرکها یادآور اسباب بازیهای امروزی مانند اتومبیلها و چهارچرخههایی هستند که کودکانمان با به حرکت درآوردنشان تحرک بیشتری را تجربه میکردند. ساخت این وسایل متحرک از سفال و فلز، مثل همین پیکرک مفرغی که در مارلیک کشف شده، در سه هزار سال پیش (هزاره اول پیش از میلاد) در مناطق شمالی ایران رواج داشته. نمونههایی از این نوع پیکرک در موزههای مصر و یونان در مجموعه وسایل مختص به کودکان به نمایش درآمده است
------------------------------------------------------------------------------------------------
جانوری از هزارهها
پیکرکهای حیوانی که به شکلهای مختلفی ساخته میشود. دلیلش هم این است که این پیکرکها گونههای مختلفی هستند که در زیستبوم منطقه وجود داشتهاند. شاید بهنوعی برای آشنایی و الفت بیشتر کودکان با محیططبیعی پیرامونشان ساخته میشده. مثل همین پیکرک مفرغی که در مارلیک گیلان کشف شده و قدمتش به سه هزار سال پیش (هزاره اول پیش از میلاد) برمیگردد.
------------------------------------------------------------------------------------------------
موش سفالی
این پیکرک سفالین که به شکل موش است، در نیشابور کشف شده و متعلق به 900سال پیش (سده پنجم هجری) است. ابعاد کوچک این پیکرک که فقط 5/8 در 7/5 سانتیمتر است، این احتمال را که بازیچه دست کودکان بوده بیشتر تقویت میکند. از آنجا که شناخت این حیوانات برای کودک و بازی با آنها، در شناخت کودک با موجودات محیط پیرامونش نقش اساسی بازی میکند، میتوان پذیرفت که شیوههای مختلف آشنایی کودکان با اینگونه جانوران از قدیم مورد توجه بوده است.
------------------------------------------------------------------------------------------------
پیکرکهای کوچک
تعدادی از آنها نه در قبور پیدا شدهاند، نه در معابد و نه در هیچ مکان دیگری که جنبه تقدسی داشته باشد، آن هم به تعداد زیاد. برای همین هم این نظر را که جنبه بازیچهای و استفاده روزمرهای این پیکرکهای مفرغی کوچک، بر جنبه آیینی و حتی تزیینیشان اولویت داشته، قوت میبخشد. این پیکرکهای حیوانی که قدمتشان به چهار هزار سال پیش (اوایل هزاره دوم پیش از میلاد) برمیگردد در لرستان کشف شدهاند.
------------------------------------------------------------------------------------------------
نقش کودکی
سفالینههای منقوش به نقوش کودکانه و استلیزه (خلاصه شده) این گمان را تقویت میکنند که این آثار برای جلبتوجه کودکان بوده و یا با نگاه و توجهی ویژه به کودکان ساخته و نقاشی میشدند. پنداری ظروف منقوش، نقش کودکان امروزی را تداعی میکنند. این تکه سفال منقوش در تل باکون فارس کشف شده و مربوط به هفت هزار سال پیش (هزاره پنجم پیش از میلاد) است.
------------------------------------------------------------------------------------------------
مشق شب
از این لوحهها به تعداد زیادی در شوش بهدست آمده و احتمالا برای آموزش کودکان بوده است. لوحهای گلین با خط میخی سومری به قطر 3/8 سانتیمتر که متعلق به چهار هزار سال پیش (هزارة دوم پیشازمیلاد) است. امروزه برخی از مراکز آموزشی و فرهنگی جهان در آموزش خطوط باستان به نوآموزان از این روش استفاده میکنند.
------------------------------------------------------------------------------------------------
نقشی برای سرگرمی
نقش انسانی در ابعاد بسیار کوچک (3/4 سانتیمتر) که در نهایت سادگی روی صفحهای سیمین حکاکی شده. به حدس میتوان گفت که این پلاک سیمین متعلق به کودکی باشد که جز سرگرم کردن او کاربری دیگری نداشته. از آنجایی که این اثر از قبور یا مکانی با کاربری آیینی بهدست نیامده، میتوان بازیچه بودن آن را قوی دانست. این پلاک سیمین که متعلق به 2600 تا 2700 سال پیش (700 ـ 600 پیش از میلاد) است در لرستان کشف شده.
------------------------------------------------------------------------------------------------
جغجغه باستانی
این نمونه احتمالا میتواند یک سرگرمی کودکانه باشد. شیای سفالین (احتمالا جغجغه)، که نمونههای سفالی و فلزی زیادی از آن در شوش بهدست آمده و کاربری آن غیر از حدس بازیچه بودنش مشخص نیست. این شی با 12 سانتیمتر بلندی، متعلق به چهار هزار تا سه هزار سال پیش (به اواخر هزاره دوم پیشازمیلاد و اوایل هزاره اول پیشازمیلاد) است.
------------------------------------------------------------------------------------------------
بازی ایلامی
این شی سفالین احتمالاً یک نمونه جغجغه است بهصورت پیکرکی حیوانی. شیای بهبلندی 3/5سانتیمتر که مربوط به دورة ایلامی (درحدودسه تا چهار هزار سال پیش) است و در شوش کشف شده. این نمونه به همراه نمونههای زیاد دیگری که شکلهای حیوانی دارند شاید جلبتوجه بیشتری برای کودکان داشتهاند. شاید هم نمایانگر رفاه بیشتر خانواده و طبقه اجتماعی بالاتر کودک بوده. چرا که نسبت به جغجغههای سادهتر، ارزش بیشتری از جهت تکنیک کار داشته است.
------------------------------------------------------------------------------------------------
اسباببازی قیمتی
این نمونه بسیار زیبا پیکرکی شیشهای است متعلق به دوره ساسانی که در شوش کشف شده و فقط 1/7 سانتیمتر است. میشود اینگونه حدس زد که احتمالا بازیچه کودکی بوده که در خانوادهای با درجه اجتماعی بالا پرورش مییافته؛ همانگونه که امروزه بازیچه کودکان در طبقات اجتماعی مختلف متفاوت و از ارزش هنری و اجتماعی مختلفی برخوردار است.
------------------------------------------------------------------------------------------------
قمقمهکودک
قمقمههای سفالین در اندازههای مختلف و از مناطق بسیار زیادی در ایران بهدست آمدهاند؛ مثل همین قمقمه سفالین 12سانتیمتری که قدمتش به چهارهزار سال پیش (هزاره دوم پیش از میلاد) برمیگردد و در کرمانشاه کشفشده. این قمقمه را از این جهت مورد استفاده کودکان دانستهاند که اندازهاش بسیار کوچکتر از نمونه قمقمههای کشفشده بزرگ است.
خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415
برچسبها: اسباب بازی های باستانی کودکانگنج هادفینه هاباستان شناسی